نکات کنکوری خواستگاری برای دختران

 

 

بله گرفتن در جلسه خواستگاری فقط مخصوص پسران نیست. دخترخانم ها هم باید در جلسه خواستگاری مطلوب و مورد توجه باشند و طوری رفتار کنند که به دل پسر و خانواده او بنشینند. البته به یاد داشته باشید که جلسه خواستگاری و صحبت های اولیه با آنکه بسیار مهم است اما قرار نیست در این جلسه همه چیز مشخص شود. بنابراین با رعایت یک سری اصول، این جلسه را به خوبی مدیریت کنید و به حد کافی خودتان را به خواستگارانتان نشان دهید.

 

 

قرار است در جلسه اول کمی با هم آشنا شوید. این کمی هم یعنی با سلایق و علایق هم آشنا شوید نه اینکه بردارید همان اول بحث نظر طرف مقابل را در رابطه با حرکت جوهری ملاصدرا و اصالت اخلاق بپرسید.

 

1-  قرار است یک عمر با هم زندگی کنید، پس به رفتار و گفتار همدیگر دقت کنید نه اینکه حواستان به گل قالی و مارک تلویزیون و پرده های قشنگ اتاق باشد. مثلا موقع حرف زدن توجه کنید ببینید که طرف مقابلتان می تواند چهارتا جمله درست و حسابی بگوید؟ اگر نه که کلا بی خیال شوید.

 

2- شما هر چقدر هم که بازیگر خوبی باشید، بالاخره یک روز لو می روید. پس سعی کنید خودتان باشید و دروغ نگویید. غلو هم نکنید.

 

3- صحبت از مهریه و تاریخ عقد و عروسی چیزی نیست که شما دو  نفر درباره آن به نتیجه برسید و مهم تر از همه این که در جلسه اول قرار نیست راجع به این مسایل تصمیم گیری قطعی شود. اگر نظرتان درباره هم مثبت بود، یکسری قرار و مدار را همانجا توی جلسه دو نفره تان بگذارید. مثلا همانجا سر تعداد مهریه با هم به توافق برسید. البته توافق نهایی قطعا با نظر پدر و مادرتان انجام می شود.

 

4- همان لباسی را بپوشید که اگر مثلا یکسری مهمان غریبه و نامحرم دیگر داشتید، می پوشیدید. اینجوری خانواده داماد می فهمند که شما چه جور آدمی هستید و حجابتان در جمع چطور است. فقط حواستان باشد که خیلی جوگیر نشوید که با چادر مشکی توی جمع بیایید. نه شگون دارد نه اینکه اصلا درست است. یک چادر با رنگ روشن به شدت توصیه می شود، همچنین کت و دامن با رنگ روشن.

 

5- از قدیم رسم بر این بود که دخترها در جلسه خواستگاری و در حضور باقی افراد چیزی نمی گفته اند، این هم دلیلش همان سنگین بودن است؛ یعنی شما نباید خودتان را خیلی مشتاق ازدواج نشان بدهید، هر چند که واقعیت چیز دیگری است!

.

 

 

6- چای بیاورید. اصلا هم لوس و سبک نیست. این در واقع یکی از سیاستمدارانه ترین کارهایی است که در خواستگاری انجام می شود؛ چرا که داماد هم راه رفتن عروس را می بیند و هم قد و قواره اش را، هم اینکه بالاخره در آن لحظه تعارف چای، می تواند نگاهی به صورت عروس بیندازد. اصلا هم اشکال ندارد. بی خودی گیر ندهید.

 

 

7- سوال بپرسید. پسرها استاد پیچاندن هستند، پس تا می توانید از دیگران کمک بگیرید و سوال های خوب و به درد بخور بپرسید تا طرف نتواند الکی جواب بدهد. سوال خوب هم یعنی سوال کاربردی، مثلا چه فایده ای دارد که نظر پسر را درباره کشتار خمرهای سرخ و موضعگیری اش در رابطه ایران و آمریکا بدانید؟

 

8- ناز کردن با لوس کردن از زمین تا آسمان فرق دارد. یعنی برندارید توی همان جلسه اول، بله را بگویید که یک وقت پسر را هوا بردارد که هر چی بگویم قبول می کند.کمی عزت نفس و مناعت طبع، بدجوری به کارتان می آید.

 

 

9- شما هم تحقیق کنید حتی بیشتر از خانواده پسر اما کارهای خز نکنیدکه یک وقت خدایی نکرده آبروی پسر را ببرید. برای مثال دیده شده برادر عروس با داماد به استخر رفته تا ببیند روی بدنش خالکوبی دارد یا نه! آخر این هم شد تحقیق؟

 

10- به خودتان برسید. درست است که مهم اخلاق است و اینها ولی خب بنده خدا داماد هم دل دارد. نمی شود با قیافه پف کرده و درب و دغان جلویش بنشینید و توقع داشته باشید عاشق اخلاق ورزشکاریتان بشود. پس کمی به خودتان برسید. البته در در حد عروسی رفتن.

 

 

11- خواستگاری، مهمانی نیست که طرف مقابل انتظار شام و ناهار داشته باشد. کمی میوه و یک لیوان چای هم کفایت می کند. در فصول گرم ولی شربت خنک فراموش نشود که نیاوردنش مساوی با به هم خوردن مراسم است. راستی، حواستان به سرمایش و گرمایش خانه هم باشد.

 

12- مرام داشته باشید. در اینکه شما دختر خوب و شایسته ای هستید، شکی نیست و این طلا جواهرات هم اصلا قابل شما را ندارد ولی پسر جوان از کجا این همه پول بیاورد؟ باید دو سه سال سر کار برود یا نه؟ پس کمی مرام داشته باشید و اذیتش نکنید.

 

13- رزمایش که نمی خواهیم برگزار کنیم. قصد هم نداریم به خانواده داماد نشان بدهیم که ببینید ما چقدر فامیل داریم. پس همان خانواده خودتان کفایت می کند. حالا اگر پدر بزرگ و مادربزرگ هم بودند، بد نیست.

 

 

14- نشد که نشد. اصلا خواستگاری به این معناست که دو طرف همدیگر را می بینند، صحبت می کنند و بعدا نظر خودشان را اعلام می کنند حالا به هر دلیلی پسر، نظرش موافق نبوده یا خانواده اش قبول نکرده اند، دنیا که به آخر نرسیده است. چیزی که زیاد است، پسر خوب  :)