ترفندهای تغییر رفتار همسر ؟

ما گاهی می‌خواهیم به هر قیمتی که شده، رفتار همسرمان را تغییر دهیم حتی اگر شده با توسل به زور ! این قدرت نمایی از اخم کردن شروع می‌شود و تا جر و بحث و تهدید به جدایی پیش میرود . این دعواهای کلامی، اگر هم تغییری در رفتار همسرمان ایجاد کند، ظاهری و موقتی است. در این مواقع، همسر شما هر زمان فرصتی پیدا کند به رفتار خود بر می‌گردد و در صدد تلافی برمی آید تا مرهمی بر احساسات جریحه دار شده خود بگذارد.

 

شايد با خودتان بگو ييد در اين صورت چرا برخي دانشمندان علوم رفتاري تلاش مي کنند با نوشتن كتاب هاي مختلف و برگزاري كارگاه هاي آموزشي، به ديگران كمك كنند عادت ها و رفتارهايشان را بهبود دهند . در پاسخ به اين سؤال بايد به دو مطلب اشاره كرد :

1. آنها متخصص علوم رفتاري هستند !

2. آنها سعي مي کنند با آموزش دادن مهارت هاي ارزشمند زندگي، به افراد كمك كنند كيفيت زندگيشان را بهبود دهند (يعني تلاش نمي كنند شخصيت كسي را تغيير دهند).

به رغم تمام اين مسائل، هنوز هم كساني هستند كه با هزاران اميد و آرزو تصميم مي گيرند برخي رفتارهاي شريك زندگي خود را تغيير دهند. كلي نقشه مي كشند و دست به كار مي شوند. اما دست آخر يا نتيجه نمي گيرند يا نتيجه عكس مي گيرند و يا مجبور مي شوند خود را تغيير دهند.در اين نوشته تصميم داريم روش هاي اشتباهي را كه معمولاً زوج هاي جوان براي تغيير دادن رفتار همسرشان به كار مي بندند، به شما معرفي كنيم.

 

اجبار

گاهي مي خواهيم به هر قيمتي كه شده رفتار همسرمان را تغيير دهيم، بنابراين به اهرم زور متوسل شده و از قدرتمان استفاده مي كنيم. اين قدرت نمايي از اخم و تخم شروع مي شود و تا كتك كاري و تهديد به جدايي پيش مي رود. بايد دانست كه جنگ قدرت اگر تغييري هم ايجاد كند،تغييري ظاهري و از روي ترس است و تا زماني ادامه پيدا مي كند كه قدرت دست شماست!

 

در هر جنگ قدرتي، يك برنده هست و يك بازنده و شخص بازنده (ترسيده) هر زمان فرصتي پيدا كند به رفتار خود برمي گردد و درصدد تلافي برمي آيد تا مرهمي بر احساسات جريحه دار خود بگذارد. بايد به دنبال راه حل هاي برد- برد بود كه در آن هر دو طرف برنده باشند و بازنده اي وجود نداشته باشد.

 

تكرار

در بعضي مواقع براي تغيير رفتار همسرمان، به تكرار بيش از حد متوسل مي شويم يعني سوزن مان گير مي كند و مرتب رفتار فرد را به رويش مي آوريم و از او مي خواهيم آن را تغيير دهد . وقتي مسئله اي بيش از حد تكرار شود، جايگاه واهميت خود را از دست مي دهد و به مسئله اي پيش پاافتاده تبديل مي شود، ضمن اينكه ما با پياده روي روي اعصاب طرف مقابل، امکان موفقيت را از دست مي دهيم .

همسرمان يا براي خلاصي از غرغرهاي دائمي، در پيش روي ما رفتار ديگري نشان مي دهد يا اينكه مقابله به مثل كرده و كاري مي كند ما احساس كنيم چقدر رفتار پيشين او دوست داشتني بود !

 

طعنه و كنايه

بله، روش محبوب بسياري از افراد، استفاده از نيش و كنايه هاي گدازنده است . براي مثال، مي خواهيم با اين روش فرد را متوجه رفتار اشتباهش كنيم، اما غافل از آنيم كه با اين كار تنها او را مي رنجانيم . جا دارد دوباره يادآوري كنيم كه فرد رنجيده و ناراحت، انگيزه اي براي بهبود رفتارش ندارد .

 

واقعيت اين است که مشخص نيست ما اين تفكر عجيب را از كجا آورده ايم كه براي بهتر كردن رفتار ديگران، بايد در آنها احساس بدي ايجاد كنيم ) باور نهفتة پشت سرزنش و تنبيه (. ضمن اينكه با اين برخورد ما، احساس او نيز نسبت به ما تغيير مي كند و محبتش رو به سردي مي گذارد .

 

تحقير و تمسخر

اين روش هم دست كمي از روش قبلي ندارد . به خيال خودمان با زبان طنز مشغول گوشزد كردن اشتباه طرف مقابليم، اما در همان زمان به شدت همسرمان رامي آزاريم و تحقير مي كنيم . چه بسا اعتماد به نفس همسرمان را خدشه دار كنيم، به رابطه مان آسيب بزنيم و دست آخر نتيجه اي هم عايدمان نشود . بهتر است همسران تلاش كنند به همديگر قدرت و اعتبار ببخشند و عزت نفس همديگر را بهبود دهند تا بتوانند باعث پيشرفت و رشد يكديگر شوند .

 

مقايسه

ما احساس مي كنيم براي موفقيت در تغيير دادن رفتار همسرمان، نياز داريم در او انگيزه ايجاد كنيم و يكي از اشتباه ترين روش هايي كه به اين منظور انتخاب مي كنيم، مقايسه همسرمان با ديگران است . نتيجه مقايسه نيز شبيه به دو روش پيشين است و جز برانگيختن ناراحتي و حتي شايد احساس حسادت نتيجه بهتري دربر نخواهد داشت .

 

معلم بازي

گاهي اوقات احساس كار درستي بيش از حد به ما دست مي دهد . فكر مي كنيم خودمان بي عيب و نقصيم، پس وظيفه خود م يدانيم در راه رفع عيوب ديگران بكوشيم . اما در اين ميان فراموش مي كنيم همسرمان شاگرد ما و از آن مهمتر كودك نيست كه ما بخواهيم نقش بزرگتر او را بازي كنيم . همسرمان اين روش را نمي پسندد، ناراحت شده و ما هم به مقصود خود نمي رسيم .

 

جار و جنجال (دعوا كردن)

مي گويند دعوا نمك زندگي است ! خب، اين نمك معمولاً مشکل ساز است نه مشکل گشا . درست است كه در هنگام دعوا مسئله مطرح مي شود و طرفين متوجه موضوع مي گردند، اما در يك فضاي متشنج نمي توان انتظار دستيابي به نتيجه اي مطلوب داشت، بلكه بايد منتظر پيامدهاي ناخواسته و نامطلوب بود ) از قديم هم گفته اند كه هنگام دعوا حلوا خير نمي كنند (. در دعوا كسي به حرف ديگري گوش ن م ي دهد، بلكه هركس مي كوشد حر فهاي خود را بلندتر از ديگري بگويد تا حرفش به كرسي بنشيند . وقتي گوشي براي شنيدن وجودن دارد،بلندترين صداي دنيا هم به جايي نمي رسد .

 

گروكشي

در اين روش سعي مي كنيم برآوردن خواسته هاي همسرمان را منوط به تغيير رفتار او قرار دهيم؛ يعني استفاده از جمله معروف ((اگر تو فلان كار را انجام دهي، آن وقت من هم بهمان كار را انجام خواهم داد )). اگر به دنبال وارد شدن به سيكل معيوب لج و لجبازي هستيد، اين روش را امتحان كنيد .

 

روشي تضميني است و ردخور ندارد ! به سرعت دعوا و لجبازي بالا مي گيرد و رابطه تلخ مي شود . چون به هر حال هر دو نفر خواسته هايي از ديگري دارند و بنابراين مي توانند از آن به عنوان سلاح استفاده كنند . اين شيوه نه تنها جواب نمي دهد بلكه به هيچ عنوان شايسته روابط ميان همسران نيست و در تضاد كامل با عشق بي قيد و شرط است كه يكي از مهم ترين عناصر تشكيل دهنده يك زندگي موفق است .

 

كنترل احساسي

آخرين روش، تلاش براي تغيير همسر ب هوسيلة اعمال فشار احساسي است . مطمئناً جمله هايي مانند ((اگر من را دوست داري پس ... )) يا ((با اين كارت نشان دادي كه مرا دوست نداري ))، به گوش شما هم آشناست . در اين شيوه، همسران سعي مي كنند با به غليان درآوردن ديگ احساسات يكديگر بر روي هم تأثير بگذارند .

ممكن است اين روش براي مدت كوتاهي جواب دهد اما موارد ضمني ناراحت كننده اي به دنبال دارد : اگر يك بار ديگر آن رفتار تكرار شود، آيا به اين معناست كه همسرتان دوستتان ندارد؟ آيا همسرتان با طيب خاطر رفتارش را تغيير مي دهد يا فشاري ناخوشايند را بر روي خود احساس مي كند؟ آيا دور از انصاف نيست كه عشق زيباي همسري را منوط به مواردي اينچنين و گاه پيش پاافتاده بنماييم؟ اين تغيير رفتار چقدر دوام خواهد داشت؟ پاسخ اين پرس شها را به عهد ه خودتان مي گذاريم .

 

بشناسید، بپذیرید و مدیریت کنید

این اشتباه است اگر فکر کنیم بعد از ازدواج می‌توانیم همسرمان را به کلی تغییر دهیم. تنها چیزی که می‌توان به تغییر در آن امید بست، چند نمونه رفتاری است که آن هم باید با ملاحظاتی ویژه انجام شود؛ بنابراین اگر می‌خواهید راحت زندگی کنید، در صدد تغییر همسرتان بر نیایید بلکه تلاش کنید در رابطه با او از ۳ راهکار «بشناسید، بپذیرید و مدیریت کنید» بهره ببرید.

در این روش، شما باید ابتدا همسرتان و دیدگاه‌هایش را بشناسید، سپس آن‌ها را بپذیرید و در پایان به جای تغییر سعی در مدیریت آن‌ها داشته باشید.برای تغییر رفتارهای همسرتان در کنار او باشید نه در مقابل او. همچنین فراموش نکنید که هر فردی برای داشتن رفتار بهتر، نیاز دارد احساس بهتری داشته باشد. هر روشی که موجب برانگیخته شدن احساسات منفی در فرد شود، به طور یقین او را برنمی انگیزد تا رفتار بهتری داشته باشد، اما ایجاد هیجانات مثبت موجب می‌شود که فرد برای پیشرفت و شادکامی خود و همسرش بکوشد.

 

شروع درمان به کمک هم و مشترک از اینجا شروع میشه ( مطالعه متن زیر بصورت دو نفره اگه همسرتون میدون و حاضر به تغییر است ) :

 

مقدمه دوم :

A) رفتار چیست و چه ویژگیهایی دارد ؟

رفتار در روانشناسی به صورتهای زیر تعریف شده است:

 

۱) پاسخ قابل مشاهده.

۲) هر فعالیت و عملی که موجود زنده انجام می دهد و متضمن کارهای بدنی و پنهان، اعمال فیزیولوژیک، عاطفی و عقلی می باشد.خواه یک عمل خاص و یا مجموعه ای از اعمال باشد.

۳) یک بازتاب یا مجموعه بازتابهای فرد نسبت به یک وضع.

۴) روش کار شخص در یک وضع و موقعیت خاص و معین. آنچه شخص انجام می دهد.

 

▪ برای شناخت رفتار باید ویژگیهای آن را شناخت؛ رفتار دارای ویژگی های زیر است :

۱) رفتار ، یک اقدام و عمل (کردار و گفتار ) است مانند: دیر آمد و فریاد کشید؛ نه یک صفت یا ویژگی مانند عصبانیت و ماهر .

۲) رفتار ، عملی است قابل مشاهده و فیزیکی که دست کم از یکی از سه جهت (فراوانی، تداوم و شدت) قابل تشخیص، و اندازه گیری و نمایش در قالب یک کمیت عددی باشد.

۳) از آنجا که رفتار ، جنبهٔ فیزیکی دارد پس قابل حس و مشاهده است و چیزی که مشاهده شود قابل توصیف و ثبت وقایع نیز هست.

۴) رفتار به صورت قانونمند از محیط (فیزیکی و اجتماعی) تاثیر می پذیرد و بر آن تأثیر می گذارد ؛ این قاعده را « قانونمندی رفتار » می گویند.

۵) رفتار آدمی به دو صورت آشکار و پنهان اتفاق می افتد:

رفتار آشکار، رفتاری است که دیگران می توانند آن را از طریق یکی از حواس خود دریافت کنند و رفتار پنهان آن است که فقط خود شخص رفتارش را درک می کند ؛ مانند فکر کردن .روانشناسی تغییر رفتار، بیشتر به تغییر رفتار آشکار و مشهود توجه دارد.

 

تغییر رفتار چیست ؟

 

« تغییر رفتار » حوزه ای از روانشناسی است که مسؤولیت مطالعه ، تحلیل و تغییر رفتار انسانی را بر عهده دارد. منظور از مطالعه و تحلیل ، شناخت رابطهٔ متقابل بین محیط و رفتار است و منظور از تغییر رفتار ، به کار بردن شیوه های علمی برای اصلاح و بهبود رفتار از طریق کنترل و تغییر محیط و خود است.

 

▪ انواع شیوه های تغییر رفتار :

الف) شیوه های ایجاد و افزایش رفتار مطلوب شامل:

۱) شیوه های تقویت افتراقی (که در آن تلاش می شود فراوانی رفتارهای مطلوب افزایش و فراوانی رفتارهای نامطلوب کاهش یابد)؛

۲) شیوه شکل دهی (که طی آن تقریب های متوالی رفتار هدف به گونه افتراقی تقویت می شود تا فرد در رفتار هدف شرکت کند)؛

۳) شیوه های آموزش مهارتهای رفتاری؛ که از چهار مولفه تشکیل می شود:الگودهی، آموزشها، تمرین و پسخوراند.

 

ب) حال به بررسی مراحل تغییر رفتار می رسیم. من این فرآیند را به چهار قسمت تقسیم کرده ام که در ادامه مقاله به طور مفصل هر بخش را بررسی خواهیم کرد. این 4 قسمت عبارتند از :

  1. شناسایی رفتار منفی
  2. یادگیری
  3. استخراج
  4. عمل و غوطه وری
  5. اندازه گیری پیشرفت

 

مراحل تغییر رفتار همسر با کمک شما : شناسایی رفتار منفی (مرحله اول)

خیلی از افراد را می شناسم که اصلا نسبت به رفتار های منفی خود آگاه نیستند یا بهتر بگوییم که نمی خواهند آگاه باشند. وقتی ما ندانیم کدام رفتار های ما مطلوب نیست قطعا نمی توانیم آن ها را تغییر دهیم.

تغییر همیشه با آگاهی شروع می شود.

بسیاری را هم می شناسم که رفتار های منفی خود را گردن افراد دیگر یا شرایط می اندازند و در توجیح رفتار های خود فرد دیگری را مقصر می دانند. اگر در محیط کار شکست می خوریم تقصیر همکارانمان نیست. اگر زندگی مشترک خوبی نداریم تقصیر همسرمان نیست. برای پیشرفت باید انگشت اتهام را به سمت خودمان بگیریم و شروع به شناسایی رفتار های منفی خود کنیم.


شناختن رفتارهای منفی اولین قدم در پیشرفت من بود. اگر شما هم می خواهید پیشرفت کنید باید با دقت رفتار های منفی خود را شناسایی کنید. در ادامه برای شناسایی رفتار های منفی 3 راهکار موثر را به شما پیشنهاد خواهم داد.

 

 راهکار اول : کدام رفتار های منفی شما را آزار می دهد؟

بزرگترین خیانتی که یک فرد می تواند به خودش بکند این است که با خودش صادق نباشد. از شما دعوت می کنم با نهایت صداقت به این فکر کنید که کدام رفتار ها باعث شده اند زندگی ای که آرزویش را دارید را نداشته باشید.
اگر با خودتان صادق باشید، خیلی راحت می توانید تشخیص دهید که کدام رفتار ها همیشه شما را به دردسر می اندازند. برای مثال این سوالات را از خودتان بپرسید، پاسخ به این سوالات به شما در پیدا کردن رفتار های منفی تان کمک خواهد کرد. اگر بیش از 2 رفتار منفی دارید سعی کنید یک لیست درست کنید.

  • کدام رفتار ها مانع داشتن یک رابطه خوب با همسرتان می شود.
  • کدام رفتار ها در محیط کارتان شما را اذیت می کنند.
  • خانواده کدامیک از رفتار های شما را دوست ندارد؟
  • دوستانتان از کدام رفتار های شما همیشه می نالند؟

اگر هنوز موفق به نوشتن رفتار های منفی خود نشده اید عیبی ندارد. در جدول زیر سعی کردم بیشتر رفتار های منفی را جمع آوری کنم.
امروز مجبورید تمام رفتار های منفی خود را شناسایی کنید. همین که گفتم!!!

وابستهخودبینافسردهدروغگو
فریبکاربدبینخشمگینبی وفایی
بی ادبناخشنود از کارمادی گرابدقول
معتاد به کارتنبلهمیشه نگرانمتعصب
ذهنیت قربانیکینه ایخسیسرفتار بچه گانه
منفی گراولخرجایرادگیرخود بیمار انگاری
اعتیادبی ثباتوقت نشناسسبکسر
 نژاپرستمعتاد به تلویزیونکثیف و نامرتبدو رو
بدگوقضاوت کنندهشلخنهخودخواه

 

ممکن است با دیدن این همه صفات بد شکه شوید و بگویید من تمام این رفتار ها را دارم؟ اما اصلا نگران نباشید چرا که همه ما کمابیش این رفتار ها را داریم.
برای انتخاب بهتر باید از خودتان این سوالات را بپرسید:

  1. کدام یک از این رفتار ها من را آزار می دهد؟
  2. با حذف کدامیک مشکلات کنونی ام با همسرم/دوستم/همکارم/خانواده ام/… حل می شود؟

حال که یک لیست برای خودتان درست کرده اید وارد قدم بعدی می شویم و راهکار بعدی را برای شناسایی رفتار های بد پیشنهاد می دهیم.

 

راهکار دوم: پرسیدن از اعضای خانواده/دوستان/همکاران/…

در بعضی از مواقع اطرافیان ما بیشتر از رفتار های منفی ما خسته می شوند و آنها را حس می کنند. یکی از بهترین راه ها برای شناسایی رفتار های منفی پرسیدن این موضوع از اطرافیانمان است.

ممکن است برای بعضی ها صحبت در مورد رفتار های منفی شان خجالت آور باشد. ولی اصلا نترسید. وقتی طرف مقابلتان بفهمد عزم جدی برای تغییر رفتار های منفی تان دارید قطعا علاقه اش به شما بیشتر خواهد شد. یکی از رفتار های یک شخصیت کاریزماتیک این است که ویژگی های منفی شخصیت اش را به راحتی بپذیرد و در مورد آنها صحبت کند. برای مثال یک نمونه از مکالمه های من و همسرم را در ادامه برای شما قرار می دهم. شما هم می توانید با این الگو از اطرافیانتان سوال بپرسید. قطعا پاسخ های شگفت انگیزی دریافت خواهید کرد:

 

سهیل: عزیزم! من دارم رو خودم کار می کنم که رفتار های بهتری داشته باشم. میتونی کمکم کنی؟
الهام: آره عزیزم، خیلی خوشحال شدم. هر کمکی از دستم بربیاد انجام میدم.
سهیل: چند تا از رفتار های بد و چند تا از رفتار های خوبمو می تونی بگی؟ کدوم یک از رفتار هام تو زندگی مشترکمون اذیتت میکنه؟
الهام: واقعا چیز خاصی نیست، ولی……

با این روش خیلی راحت می توانید از رفتار های منفی خود آگاه شوید. در این مکالمه می توانید تغییراتی ایجاد کنید و آن را با هر کس که به شما نزدیک است داشته باشید.

 

راهکار سوم: کسب تجربه برای تغییر رفتار های منفی

قبل از هرچیز با یک مثال شروع می کنم. کسی که تا به حال به کسی قولی نداده است نمی تواند بفهمد فرد بدقولی است یا نه.
و یا کسی که تا به حال پول نداشته است نمی تواند کامل بفهمد که فردی ولخرج یا خسیس است.


من ابتدا فکر می کردم فردی هستم که می توانم به خوبی از پس سختی ها بربیایم. ولی به محض اینکه وارد یک چالش بزرگ در زندگی ام شدم، متوجه شدم توانایی تحمل سختی را ندارم.  درست همانجا بود که به این رفتار منفی خود پی بردم و خودم را قوی تر کردم. تا رمانی که خودتان در معرض تجارب مختلف قرار ندهید، شانس این را نخواهید داشت که تمام ویژگی های منفی شخصیتی تان را پیدا کنید.

 

برای رشد شخصیت تان لازم است از یکنواختی بیرون بیایید و مسائل مختلف را تجربه کنید. البته هر تجربه ای خوب نیست. مثلا خوب نیست که شما برای اینکه بفهمید معتاد می شوید یا نه شروع به مصرف مواد مخدر کنید.

 

سه راهکاری که برای شناسایی رفتار های منفی پیشنهاد دادم عبارتند از:

  1. کدام رفتار های منفی شما را آزار می دهد؟
  2. پرسیدن از اعضای خانواده/دوستان/همکاران/…
  3. کسب تجربه برای تغییر رفتار های منفی

در ادامه وارد قدم دوم مراحل تغییر رفتار می شویم. این قدم دقیقا بعد از شناسایی رفتار های منفی اتفاق می افتد.

 

مراحل تغییر رفتار : یادگیری و استخراج (مرحله دوم)

بعد از اینکه رفتار های منفی خود را شناختیم باید با کسب دانش این رفتار ها را با رفتار های مثبت جایگزین کنیم. بسیاری از افراد دقیقا می دانند مشکلشان کجاست و به اصطلاح کجای کار می لنگد ولی متاسفانه هیچ دانشی برای حل مسئله ندارند.
شناختن رفتار های منفی و غلط در ابتدا موجب رنجش من شده بود و حتی برای چند ماه از خودم متنفر شده بودم.

 

زیرا هرچه تلاش می کردم نمی توانستم رفتار های منفی ام را عوض کنم. بعد از کلی کلنجار متوجه شدم یادگیری کلید تغییر است. بعد از اینکه پروسه یادگیری ام شروع شد زندگی به من لبخند زد و از لحاظ مالی و شخصیتی رشد فراوانی را تجربه کردم.

 

اگر می خواهید در دنیای پیچیده ی امروز زندگی راحتی داشته باشید با حتما از طریق یکی ازین روش ها و یا حتی همه آنها، مطالب جدید را فرا بگیرید و از آنها استفاده کنید. پیشرفته ترین انسان کسی است که از هر 4 روش بالا برای رشد خود استفاده می کند. در مقابل می توانم تضمین کنم اگر اهل 4 روش بالا نباشید حتما یک جای کار در زندگی تان میلنگد. اگر حتی از یکی از این روش ها استفاده کنید باز هم تغییر شگرفی را احساس خواهید کرد. در ادامه هر یک از این روش ها را به تفصیل توضیح خواهم داد.

 

نکته پاياني :

هميشه پيش از هر اقدامي بهتر است بينديشيد كه آيا اين كار به هزينه هايش مي ارزد . مثلاً آيا لازم است اين رفتار همسرم به هر قيمتي تغيير كند يا اينكه مي توانم آن را بپذيرم و مديريت كنم تا از پيامدهاي ناخوشايندش آسيب كمتري ببينم؟ آيا علاقه ما مي تواند بسياري از اين مسائل را تحت الشعاع قرار دهد؟ وبسياري پرسش هاي ديگر كه مي توانيم پيش از شروع هر كاري از خود بپرسيم .

 

نكته پاياني اين كه به يادداشته باشيم هر فردي براي اينكه بهتر رفتار كند، نياز دارداحساس بهتري داشته باشد . هرروشي كه موجب گردد احساسات منفي در فرد برانگيخته شود،يقيناً او را برنمي انگيزد تا رفتار بهتري داشته باشد. بياييد به دنبال راه هايي باشيم كه با ايجاد هيجانات مثبت فرد را برمي انگيزد تا براي پيشرفت و شادكامي خود و و همسرش بكوشد.